ای مه، بدین چابک روی، از آسمان کیستی


وی گل، بدین نازک تنی، از بوستان کیستی؟

سیمین تری از بادتر، در لب ز شیرینی اثر


با قامتی چون نیشکر پسته دهان کیستی؟

بادام چشمت پر فتن، عناب لعلت پر شکن


با ما نمی گویی سخن، بسته دهان کیستی؟

ترکی، ولی یغمانه ای، می بینمت تنها نه ای


باری از آن ما نه ای، آخر از آن کیستی؟

نی سر به پیمان می بری، نی هیچ فرمان می بری


ره می روی، جان می بری، سرو روان کیستی؟

از غمزه بیباک تو شد جان مردم خاک تو


ای من سگ فتراک تو، مطلق عنان کیستی؟

می نالد از غم چون چرس خسرو، نگویی یک نفس


کای مرغ نالان در قفس! از گلستان کیستی؟